اون ابلهی که میگفت :‌همه ی زندگی به اون چیزایی نیستن که بخوای بدونی . بعضی وقتا به چیزایین که دوست داری ندونی‌‌ ! حالا بباد جواب بده !! یالا دیگه :) آخه مرد مومن من که تا اون موقع که دوست داشتم خیلی چیزا رو بدونم وضعم اون بود . از اون جاییم که خواستم خیلی چیزارو ندونم شد وضعم این :/ آخه چیارو باید میدونستم و چیارو نباید خب ؟‌:(
یه دوستی بهم گفت برو فعلن شاید سه چهار سال دیگه دوباره باهم دوست شدیم . الان فعلن میخوام باهات قهر باشم . منم با کلی گریه و خواهش گفتم باشه !‌ بعد اونجا بود که فهمیدم ای کاش چه همه چیز مزخرف نمیدونستم !!
یه بار دیگه هم خواستم با یه دوست سیزده سالم قهر کنم . ( چه حکمتی داره که تک و توک دوستای صمیمیه من سنشون زیر پونزده ساله ؟:))‌ ) بعد اومدم گفتم بیا با هم قهر کنیم اونم خیلی منطقی گفت باشه . فردا صبح دوباره دلم هواشو کرد ! اونجا بود که گفتم ای کاش چه همه چیز میدونستم !! 
اینام به کنار .
ولی تهش اونجایی که باید میمردم و نمردم . اگه یه چیزایی رو درست میفهمیدم‌ یه چیزایی رو کمتر یه چیزایی رو بیشتر یه چیزایی رو درست و یه چیزایی رو غلط نمیفهمیدم ببین تفاوت ره از کجا به کجا بود ؟
من که چشمامو زیاد شستم و هر بار یه جوری دیدم که اونجوری که می بود نمی بود :| یا اونجوری که نمی بود می بود .

آخه چرا باید یه قسمتی از روز فکرم اون باشه ؟ اگه یه سری چیزا رو بدونم میری از ذهنم ؟

- برو دیگه باشه ؟
+باشٓه . :))‌
- :(  
+ باشه .

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات استخدامی دانلود مقاله isi انیمه موزیک Ryan هنرنامه رزمی مهارت هفتگانه drmajidsaleh وبلاگ شخصی Matt